در دوران کودکی بدلیل بیماری شدیدی که داشت، پزشکان معتقد بودند که زیاد زنده نمی ماند. به طوری که در 4 سالگی کبد وی از بین رفته و دیگر امیدی به زنده ماندنش نبود. روزی سیدی سبزپوش به مغازه پدرش مراجعه کرده و بی مقدمه می گوید : کار خوبی کردی که علیرضا را نذر آقا اباالفضل (ع) کردی. همین امروز سفره آقا اباالفضل (ع) را پهن کن و به مردم غذا بده، 3 مجلس روضه برای حضرت در حرمش نذر کرده ای که من انجام می دهم. سپس اسکناسی را جهت برکت کاسبی به پدر می دهد. آن روز بچه به طرز معجزه آسایی شفا می یابد به طوری که سال ها بعد قهرمان ورزش های رزمی می شود.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Heather میاندوآب دانلود پاورپوینت مرجع فایل رونق تولید ملی و وظیفه دانش آموزان در قبال رونق تولید ملی MAhPa دانلود فیلم و سریال Master Security Megan قرائت